با این میخام بگم که ایهام دادن تو شعر چیز خاصی نیست و افتخار نداره
هر احدی میتونه ایهام بده
جاست فور فان "سبک" "سنگین"

افکارشو با "چرا" "سبک" "سنگین" میکرد
که یکی سبک،یکی "سنگین" میکرد
یکی بغض "سنگینشو" "سبک" میکرد
وزنی، لب جوب واسه پول "سنگینیتو" میکشید
پیرهن صورتی پشت شیشه روبرویی با غُلغُلی "سنگین" میکشید
پیرمردی از "سنگینی" گناه میگفت ولی "سبک" بال پر کشید
جوونی پر ادعا "سبک" برمیداشت و "سنگین" میدرید!!!
"سنگین" مینداخت و "سبک" میشنید
هه جلوی مامی اون "سبک" عقل چه "سنگین" مینشید!
همین "سبک" ،"سنگین" مغزش بود که کار داد
به دستش
که مغزش
"سنگین" بشه و سر "سنگین"
افتاده و غمگین
حالا"سبک" دیده و "سنگین"
ولی چاه کن نیست که "سنگین" و بکنه "سبک" بی تمرین
فرق رفت تو مخش
دل "سبکش" شده "سنگین"
این همه فرق و دید با یه عینک "سبک" و یه نگاه "سنگین"
میم ره زده به سرش
فکر کنم سرش به تن سبکش شده سنگین!!!!!
میم.ر(جاست فور فان)
نظرات شما عزیزان: